.ظهر تابستان است
سایه ها می دانند که چه تابستانی است
سایه هایی بی لک گوشه ای روشن و پاک
کودکان احساس! جای بازی اینجاست...
در دل من چیزی ست ،
مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح ،
و چنان بی تابم ، که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت ،
بروم تا سر کوه .
دورها آوایی ست ، که مرا می خواند ...